دلاراش

delarashoraka اشعار خاص و زیبا از بانو دل آرا شرکاء delarash

دلاراش

delarashoraka اشعار خاص و زیبا از بانو دل آرا شرکاء delarash

دلارا شرکا _ شاعر زن ایرانی _ دلاراش _ Iranian female poet Delara Shoraka




Iranian female poet Delara Shoraka
سروده های زیبا دلارا شرکا



آخه تو از کدوم ستاره ای

که اندر دل دیوانه ام

هم آشیانه ای

که از شوق دیدار تو سرمستم

همچون عروسی

به گردا گرد تو

گردم گردم

تو اندرون دل خانه ای

( دل آرا شرکاء )





اشعار عاشقانه دل آرا شرکا


به مناسبت روز صنایع دستی

در آن دست رنج تو

دیدم آن کار

و مجاهدت تو

تو کوشا باشی

و من نِگرم تحسین آمیز

به آن دست رنج تو

در آن هنر مایه توست

 آن گنج عظمت تو

تو را در آن هنر

گران قدر میبینم

تو را در اعتلای

فرهنگ و هنر میبینم

تنها تو می مانی

در اندیشه دل آرای هر ایرانی

ای هنرمند

و میراث گذار این سرزمین

( دل آرا شرکاء )

روز صنایع دستی

20 خرداد _ 10 ژوئن




شاعر زن ایرانی دلارا شرکا


در این لحظه

نگاهم به نگاهت گره خورد

من میشناختم این نگاه دل آرا

با من بیا

با من برقص

با من تماشا کن

با من لحظه های جاودانه را

سیر کن

آخر من عاشقم

عاشق تو

( دل آرا شرکاء )



به آن منظره فردا

می نگرم دل آرا

در آن تلئلو چمن زارها

می توان دریافت

آن زیبایی

زمردین آرزوها

( دل آرا شرکاء )





دلارا , دلاراش , دل آرا , delara , nghvh av;h , ahuv ck hdvhkd nghvh av;h , nghvh av;h auv ck , ckn'dkhli nghvh av;h , nghvh av;h ;dsj , nghvh av;h fd,'vhtd , hauhv khf nghvh av;h ,sv,ni ihd cdfh nghvh av;h , nvfhvi nghvh av;;h

دلارا شرکا _ روز مادر مبارک _ دلاراش _ delara shoraka




مادرم

تو که تمام وجودت

انبوهی از عشق است

تو را می کشم

با رنگ اقاقیا

تو را می نویسم

با خطی از طلا

( دل آرا شرکاء )



روز مادر مبارک
سروده زیبا دلارا شرکا



به مناسبت روز جهانی  محیط زیست

با شعر و سروده بسیار زیبای بانو دل آرا شرکاء


دوباره دلم عزم سفر کرد

به سوی آن شهر و کوهپایه

بر لبم لبخند نشسته بود

از تصور دیدن آن

کوه و جنگل و شهر دوباره

در دلم می خواندم نغمه های دل آرا

وَه که چه زیبا بود

آسمان آن شهر در بهار پارسال

تا که رسیدم به آن شهر و دیار

و دیدم بُرج هایی ، سر به فلک کشیده

بَر بٌلندای آن کوه از وسط نیمه شده

حمل میکرد جرثقیلی

تکه های مانده باقی

از آن کوه رویایی

و از سویی بار میزد کامیونی

تکّه های مانده باقی

از جنگل آن حوالی

دگر آبی نبود آسمان آن شهر

در کنار آن بیابان

آلوده بود ، هوای آن شهر

دلم غمگین شد ، از آن همه ظلمی

که رفته بود بر طبیعت

اشکم را فرو ریختم

و بر دلم نوید دادم

که شاید دوباره ، شُد بیابان زدایی

از آن شهر و منطقه

شاید که فردا ترمیم شٌد

 آن لتمه های رفته

هر چند که دگر نیست

 آن کوه برافراشته

( دل آرا شرکاء )       




اشعار عاشقانه دل آرا شرکا

شاعر زن دلارا شرکا


مادر تمام دنیا هم نمیتوانند

 از تو و عشق بی پایان تو بنویسند

( دل آرا شرکاء )







جلوه ای کرد رخ شیرین

چون قندت

همی آشفت ، گیسویت

هم گفت

از آن رخ سیمینت

از آن زیبایی بی مثالت

از آن نغمه شیرینت

از آن تمثیل دلربا یت

( دل آرا شرکاء )




سروده های عاشقانه دلارا شرکا


ahuv ck nghvh av;h , nghvh av;h ahuv ck , sv,ni ihd uharhki nghvh av;h , hauhv uharhki nghvh av;h , sv,ni nghvh av;h nghvha , دلاراش , دلارا , دل آرا , nghvh a